روز های زندگی

گاهی اوقات دلم می خواهد که کسی باشد که بدون آنکه از بهم ریختن کلاسم بترسم سرم را روی شانه اش بگذارم و اشک بریزم!

روز های زندگی

گاهی اوقات دلم می خواهد که کسی باشد که بدون آنکه از بهم ریختن کلاسم بترسم سرم را روی شانه اش بگذارم و اشک بریزم!

گاهی خدا ناجور سوپرایزت می کند 

یک لحظه فکر کن خسته ای از زندگی بعد خدا ارام از لای لحظه هایت سرک می کشد و رنگی می کند خاکستری مات روز هایت را

خداوندا تسلیم بازی روزگار شدن ساده است ولی اینکه بدانی اخرش به هر حال بازنده تویی بد ریشه ات را می سوزاند 

باور کن از تکرار مکررات خسته ام دریابم انگونه که دل تنگم ارام گیرد دریاب

سلام این بارهم با یه دنیا امید اودم نا امید برم نگردون

سلام

سلام خدا جون!

بازم سلام

یه سلام پر از دلتنگی. پر از غم . پر از خستگی . پر از رنج پر از نا امیدی!


خدایا کجایی؟ خیلی تنهام پر از بغضم خدایا این شبا اومد و رفت ولی بغض من خالی نشد

خدایا چرا؟  خدا بازم امید بستم دیگه ناامیدم نکن!


خدایا تاکی با یه تکون کاسه ی چشمام پر از اشک بشه و بغضمو قورت بدم خداجون توکه مهربونی چطوری دلت میاد تو شادی و غم دلم من ریش ریش باشه!

خدایا اینبار دست خالی از درگاهت برم نگردون به حق گلوی بریده ی صاحب این شبا

به حق دل کباب بی بی زینب

خدایا نا امیدم نکن.

سلام بازهم حرف های آشنا دارم!

دلم دوباره گرفته خسته ام از زندگی دارم تلف می شم خدایا!

بگو می شنوی؟ می خواهم بازهم دعا کنم خدایا!

................................................................................. الهی آمین!

خداجوم این یکی رو قبول کن تو رو به خدایی خودت این بار مسقیم و بی واسطه می گم! خدایا خواهش می کنم!


ببعضی وقتها خدا بدجوری آدمو خفت می کنه و بهت می فهمونه من خدام تو کارم دخالت نکن!

چند روز پیش روز عید غدیر من از سر استیصال دلم دریایی شد و چشمم بارونی نالیدم: امام علی این نامردیه که وقتی همه خوشحالن من اینطور افسرده باشم روز جشنت دلم از ناراحتی به هم بپیچه و چشمم به مداد چشمم حساسیت پیدا کنه تا کسی نفهمه گریه کردم به حق امامتت به طفل شهید شش ماهت به بی بی کوچولوی 3 ساله ات دلمو شاد کن!


حالا خدا یه نمه باهام راه اومده خدا کنه تا تهش باهام باشه!

ای کاش امام علی شفاعت کرده باشه!

ای کاش خدا قبول کنه!

ای کاش بشه!