روز های زندگی

گاهی اوقات دلم می خواهد که کسی باشد که بدون آنکه از بهم ریختن کلاسم بترسم سرم را روی شانه اش بگذارم و اشک بریزم!

روز های زندگی

گاهی اوقات دلم می خواهد که کسی باشد که بدون آنکه از بهم ریختن کلاسم بترسم سرم را روی شانه اش بگذارم و اشک بریزم!

این روزها(2)

سلام!

بازهم سلام تقریبا دیوونه شدم!


نه نمی دونم شاید کاملا دیوونه شدم!

ولی به طور حتم اینو می دونم که دارم به یه نتایجی می رسم!

وای خدایا دلم زیارت می خواد!

کاش آقا بازم طلبم کنه!!!!!!!!!!!!!!!!!


امروز تقریبا وضعیتم به یه ثبوت اعتباری رسیده تا فردا برم دائمیش کنم!


این خواستگار چندشم که دست از سر کچلم بر نمی داره!

می گم نظرتون چیه برم کچل کنم!

نه شاید اونوقت بگه من از اولش زن کچل دوست داشتم!!!!!1

شانسه دیگه!!

گفتم شانس یادم اومد پریروز رفتم کفش بخرم درست در بدو ورود من برق رفت و بازارچه در تاریکی فرو رفت همین که من هولهولکی یه کفش گرفتم برق اومد!!!!!!!!!

خداییش اینه!!!!!!!!!!


من خوش شانس ترین فرد رو زمینم!!!!

وای کفشه پامو می گیره تازه الانم دیدم که روش یه لکه هست که نمی ره!!!!!!!

منو این همه خوشبختی محاله!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.